دفترچه یادداشت

دست نوشته هایی از سردلتنگی

دفترچه یادداشت

دست نوشته هایی از سردلتنگی

درسرزمین من

من درکشوری زندگی میکنم که دویدن سهم کسانی است که هرگز نمی رسند ورسیدن سهم کسانی که هزگز نمی دوند...ارزش مردگانش چندین برابرزندگانش است...درسرزمین من مردمانش بانفرت بیشتری به بوسیدن دوعاشق نگاه می کنند تاصحنه ی اعدام یک انسان... درسرزمین من...

نه نه توبی غم ومستی

ای شاه بی خیال مست 

باتوام آیابامن مسکین حواست هست 

روزگاری دامنت میگیردآه این فقیران تهیدست 

تاکنون آیاکنارکودکانت نیمه شب وآشفته خفتستی 

نه نه توبی غم ومستی 

تاکنون حتی  برای تکه نانی پیش فرزندان خود 

شرمنده بودستی 

نه نه توبی غم ومستی 

کجاپای توتازانوبه گل بودست 

کجاچشمانت ازبارگناهانت خجل بودست 

شبانگه ناله دهقان پیرراکه میگریدشنیدستی 

نه نه توبی غم ومستی

دنیا

گربه چشمت داشتی شیشه کبود   زان سبب دنیا به چشمت تارمینمود

خدایا

خدایادلم تنگ است...خدایا بداددل عاشقانت برس.

خدایا بهم بزرگی عطاکن

خدایادلم ازاین همه ظلم گرفته...بیاامشب کمکم کن تاذره ای مانندتو بزرگ باشم وازاینهمه بی عدالتی رنجیده خاطرنشوم...خدایاآنقدربزرگم کن تاکوچکی دیگران رانبینم وآزرده نشوم.

بابای عزیزم تولدت مبارک

بابای قشنگم ۱۹شهریور تولدته ...عزیزم تولدت مبارک...بابای مهربونم دومین سالگردت مبارک

دنیای پوشالی

آنقدرفریادهایم رادرگلوسکوت کردم که اگربه چشمانم نگاه کنی کر میشوی...!

مرگ

تواین روزهافقط مرگ دوای درد آدمهاست...

بابای عزیزم عیدت مبارک

بابای قشنگم عیدت مبارک عزیزم بابا جات خیلی خالیه.

بابای عزیزم پیشاپیش عیدت مبارک

بابای مهربون وقشنگم عیدت مبارک

باباجون دلم برات خیلی تنگ شده

بابای قشنگم ماهگردت مبارک عزیزم...خیلی دوستت دارم.

حس تنهایی

داره میباره بارون وتو نیستی            شده این خونه زندون وتونیستی 

عجب حس بدیه حس تنهایی            دارم میشکنم آسون وتو نیستی

عجب بیهوده تکراریست دنیا

عجب خواب پریشانیست دنیا٬عجب فرسوده دیواریست دنیا 

میان آنچه باید باشدونیست ٬   عجب بیهوده تکراریست دنیا

۱۹شهریور

۱۹شهریور تولد بابای عزیزم بود...وتولدتولد دوباره اش... 

بابای قشنگم تولدت مبارک...بهشت نوش جونت...

غم بزرگ

خوش بحال پارسال این موقع که غمی به این بزرگی نداشتم...بازم خداراشکر...راضیم به رضای خدا...خدایاشکرت...خدایاشکرت...